اصطلاح ترکیب فقط در هنرهای تجسمی کاربرد ندارد بلکه در موسیقی، رقص، ادبیات و تقریبا هر هنر دیگری هم کاربرد دارد در بعضی زمینه ها مثل نوشتن ممکن است کاربرد کم تری داشته باشد ولی با این وجود بازهم معتبر و مهم است، در کل اصطلاح ترکیب دارای دو معنای متفاوت اما مرتبط بهم است،در درجه ی اول ترکیب بندی جایگذاری و ارتباط اشیاء و عناصر را نسبت بهم در هر هنری مشخص میکند بنابراین ترکیب بندی یک جنبه ی کلیدی از کار هنری خوب است هر هنرمند باید به ترکیب بندی کار خود توجه ویژه داشته باشد و برای یک ترکیب خوب باید به اندازه ی کافی از جزییات استفاده شود البته حضور تعداد زیادی المان در تصویر باعث از بین رفتن اثر میشود به این دلیل که باعث میشود مخاطب به جزییاتی که پیام اصلی را میرسانند توجه کافی نکند و تفسیر خوبی از آن ها نداشته باشد همچنین توازن تصویر هم خراب میشود در کل تعداد عناصر زیاد میتواند گیج کننده باشد، یک ترکیب بندی خوب احتیاج به تعادل دارد و بهتر است از اینکه تمام عناصر موجود برای رساندن مفهومی که شما سعی در انتقال آن دارید ضروری است اطمینان حاصل کنید، در بعضی موارد خود ترکیب بندی میتواند معنایی مترادف هنر داشته باشد مثل زمانی که درباره ی یک رقض خاص صحبت میکنید عبارت “این ترکیب …”میتواند مورد استفاده قرار گیرد چنین تعاریفی در هنرهایی مثل موسیقی و نقاشی به صورت گسترده استفاده میشود.

ترکیب بندی در عکاسی چیست؟

الآن تقریبا با معنای کلی اصطلاح ترکیب بندی آشنا شده اید و چندان دشوار نیست که معنای آن در عکاسی را متوجه شوید به عبارت ساده تر ترکیب بندی یک تصویر به معنای چیدن المان ها به گونه ایست که بهترین حالت برای رساندن پیام و هدف شما باشد. چیدن المان ها میتواند با جا به جا کردن سوژه و موضوعات باشد یک مثال خوب در این مورد عکاسی پرتره یا طبیعت بی جان است، اما عکاسی خیابانی مستلزم پیش بینی کردن است از آنجا که عکاس حق انتخاب چندانی در حرکت سوژه ها ندارد باید منتظر بماند تا آن ها در بهترین موقعیت خود در قاب قرار بگیرند راه دیگر رسیدن به چیدمان مناسب المان این است که موقعیت خودتان را تغییر دهید که این کاربرای شرایطی که اجازه تغییر فیزیکی چیزی را ندارید مناسب است مثل عکاسی منظره، ترکیب بندی یکی از راه های هدایت چشم بیننده روی المان مهم تر است.

ترکیب بندی خوب حتی امکان ایجاد یک شاهکار هنری را از اجسام و سوژه های راکد در یک محیط ساده را فراهم میکند از طرف دیگر ترکیب بندی بد چیزی نیست که بتوانید آن را در مراحل ویرایش اصلاح کنید بر خلاف مسائلی مانند نوردهی و وایت بالانس،کراپ کردن(چیدن یا بریدن) گاهی اوقات میتواند عکس را نجات دهد اما فقط برای شرایطی که ترکیب بندی خوبی داشته باشید و بخواهید بعضی بخش ها را حذف کنید راه حل خوبی است به همین دلیل بهترین راه تصمیم گیری برای ترکیب بندی پیش از گرفتن عکس است. فاصله ی کانونی، میزان گشودگی دیافراگم، زاویه ی استقرار دوربین تاثیرات مهمی روی ترکیب دارند به عنوان مثال زمانی که دیافراگم را باز میکنید تا پس زمینه یا بخش دیگری از تصویر تار شود در واقع اهمیت اشیائی که در آن نقاط هستند کم تر میشود یا سایه داشتن گوشه های تصویرباعث میشود مخاطب به داخل قاب توجه بیشتری داشته باشد. از طرف دیگر بستن دیافراگم منجر به قرار گرفتن تعداد بیشتری شیء در فوکوس شده  و ممکن است باعث بهبود تعادل شود اما چگونه؟ بخش هایی با وضوح بالا توجه بیشتری را نسبت به بخش های مات به خود جلب میکنند البته نه همیشه.

یک عکاس ماهر از تمام این ابزارها برای رسیدن به نتیجه دلخواه استفاده میکند البته توجه داشته باشید که اشیائی که تار شده اند هم بی اثر در ترکیب بندی نیستند، اشکال ساده، طیف ها، سایه ها، های لایت ها و رنگ ها همگی عناصر قدرتمند ترکیب بندی هستند. برای مثال ممکن است بخشی از تصویر با اینکه در فوکوس نیست ولی به دلیل رنگ گیرایی که دارد توجه بیننده را حتی بیشتر از سوژه ی اصلی به خود جلب کند و اولین چیزی باشد که زمان دیدن عکس به چشم می آید که اگر علاقه ای به این تضاد ها در تصویر ندارید با استفاده از پنل لایت روم  HSL میتوانید از میزان زنده و گیرا بودن رنگ ها کم کنید.

در این آموزش مهارت ترکیب بندی درباره ی رنگ، طیف و دیگر عناصر ترکیب کاملا بحث کرده ایم، با تمرین کافی ذهن شما دیگر نیازی به فکر کردن برای جایگذاری المان ها در تصویر ندارد چون ناخودآگاه شما این کار را برایتان انجام میدهد، انگشتانتان تنظیمات را به درستی انجام میدهند و چشمانتان فریم را هدایت میکنند و هر قدر بیشتر تجربه کنید انتخاب های بهتری خواهید داشت، بهترین راه برای تبدیل شدن به یک عکاس این نیست که از تصمیمات خود منصرف شوید یا ناخودآگاه خود اعتماد نکنید اما باید راه های رسیدن به ترکیب بندی در تصویر خود را یاد بگیرید نه اینکه به خودتان اعتماد نکنید، البته که باید به خودتان مطمئن باشید و شک نکنید که به شما تجربه و فکر می دهد، چندین عکس بگیرید و سپس آن ها را در حین ویرایش و پردازش کردن تجزیه و تحلیل کنید، ببینید چه چیزی عملکرد بهتری دارد، آن را درک کنید و سپس بیشتر تجربه اش کنید.

هدف از ترکیب بندی

یکی از توانایی های ترکیب بندی خوب چشم نواز بودن است بنابراین هدف از ترکیب خوب زیبا و چشم نواز نشان دادن سوژه ها و اشیا است اما چنین نظری کمی سطحی است، الزاما تمام کارایی هنر چشم نواز و دلپذیر بودن برای بیننده نیست، بعضی از هنرمندان تلاش میکنند ایده های خود را متفاوت و محکم تر بیان کنند و انتخاب ترکیب بندی مناسب آن ها را برای رسیدن به این هدف یاری میکند اگر هنرمندی بخواهد به بیننده حس ناراحتی و نگرانی بدهد از ترکیب بندی استفاده میکند که طبیعی نبوده و دارای اجزا غیر منتظره و شوکه کننده است. از مثال های بارز این حالت عکاسی جنگی است که در آن عکاس تلاش میکند تا حس ویرانی و وحشت را به مخاطب منتقل کند از طرف دیگر ممکن است قربانیان جنگ را در یک راه مخروبه به شکل زیبایی به تصویر بکشد با این کار بر طبیعت زشت جنگی به شکل نیش دار و کنایه آمیزی تاکید میکند و در نهایت هدف از یک ترکیب بندی خوب کمک به بیان ایده هنرمند بوده است.